تو مي روي و نگاهم بهانه مي گيرد
دلم شکسته و باران شبانه مي گيرد
چقدر ساده .صميمي. مثال خاطره اي
نهال ياد تو در من جوانه مي گيرد
تو مي روي نمي دانم از کجا آمد ؟
غمي که داغ دلم را نشانه مي گيرد
بدان که زاده ي شعري هميشه مي ماني
صداي ناله کران تا کرانه مي گيرد
هميشه رسم فلک تا که بوده اين بوده
که جمع ساده ي ما را زمانه مي گيرد
تو مي روي و نگاهم ميان چشمانت
حزين نشسته و رنگ فسانه مي گيرد